تاریخ اسلام و شخصیتهای برجستة اسلامی نیز برای مسلمانان در همة دورهها الگو بوده است و تعالیم دین ما و اولیاء مكتب نیز توصیه كردهاند كه از نمونههای متعالی و برجسته در زمینههای اخلاق و كمال، سرمشق بگیریم. در میان حوادث تاریخ، «عاشورا» و «شهدای كربلا» از ویژگی خاصّی برخوردارند و صحنه صحنة این حماسه ماندگار و تكتك حماسهآفرینان عاشورا، الگوی انسانهای حقطلب و ظلمستیز بوده و خواهد بود، همچنان كه «اهلبیت ( ع )» بصورت عامتر، در زندگی و مرگ، در اخلاق و جهاد، در كمالات انسانی و چگونه زیستن و چگونه مردن، برای ما سرمشقاند. از خواستههای ماست كه حیات و ممات ما چون زندگی و مرگ محمد و آل محمّد باشد: «اَللهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مَحَمَّدٍ »
امام حسین ـ علیه السّلام ـ حركت خویش را در مبارزه با طاغوت عصر خودش، برای مردم دیگر سرمشق میداند و میفرماید: «فَلَكُمْ فی اُسوَةٌ» نهضت عاشورا، الهام گرفتة از راه انبیا، و مبارزات حقجویان تاریخ و در همان راستاست. استشهادی كه امام حسین ( ع ) به كار پیشینیان میكند، نشاندهندة این الگوگیری است. هنگامی كه حضرت میخواست از مدینه خارج شود، این آیه را میخواند: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ»، قبل از حركت نیز در وصیتنامهای كه به برادرش محمد حنفیه نوشت و مبنا و هدف و انگیزة خروج را بیان كرد، از جمله تكیة آن حضرت بر عمل به سیره جدّ و پدرش و پیمودن همان راه بود و نهضت خود را در همان خطّ سیر معرفی كرد: «وَ اَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی و اَبی عَلِی بْنِ اَبی طالِبٍ» و سیرة پیامبر و علی ( ع ) را الگوی خویش در این مبارزه با ظلم و منكر دانست. این شیوه، تضمینی بر درستی راه و انتخاب است كه انسان مبارز، از اولیائ دین و معصومین الگو بگیرد و برای كار خود حجّت شرعی داشته باشد. در سخنی دیگر، آن حضرت فرموده است: «وَلی وَ لَهُمْ و لِكُلِّ مُسلمٍ بِرَسُولِ اللهِ اُسْوَة و پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله »
را اسوة خود و هر مسلمان دیگر قلمداد كرده است. پیامبر اكرم ( ص ) ، دو فرزندش امام حسن ( ع ) و امام حسین ( ع ) را «امام» معرفی كرده است، چه قیام كنند، چه بنشینند: «اِبْنای هذا اِمامانِ، قاما اَوْ قَعَدا» پس از قیام عاشورا نیز در همان خطّ امام و اسوه و الگو بودن امام حسین ( ع ) بود و عمل آن حضرت برای امّت میتوانست سرمشق و سرخط باشد و مبنای مشاركت پیروان امامت در مبارزه با حكومت یزیدی باشد، مبارزهای كه ریشه در جهاد همة پیامبران ربّانی و همة جهادهای مقدّس مسلمانان صدر اسلام در ركاب حضرت رسالت داشت.
در تاریخ اسلام نیز، بسیاری از قیامهای ضد ستم و نهضتهای آزادیبخش، با الهام از حركت عزّتآفرین عاشورا شكل گرفت و به ثمر رسید. حتّی مبارزات استقلالطلبانة هند به رهبری مهاتما گاندی، ثمرة این الگوگیری بود؛ همچنانكه خود گاندی گفته است: « من زندگی امام حسین ( ع )، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجّه كافی به صفحات كربلا نمودهام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد یك كشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین ( ع ) پیروی كند »
قائد اعظم پاكستان، محمدعلی جناح نیز گفته است: « هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آنكه امام حسین ( ع ) از لحاظ فداكاری و تهوّر نشان داد، در عالم پیدا نمیشود. به عقیدة من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی كه خود را در سرزمین عراق قربانی كرد، پیروی نمایند »
بارزترین نمونة آن، انقلاب اسلامی ایران بود كه درسها و الگوهای عاشورا، قویترین دستمایة جهاد مردم بر ضدّ طاغوت و دفاع رزمندگان در جبهة نبرد هشت ساله به شمار میرفت. نبرد و شهادت مظلومانه برای رسوا ساختن ظالم، عمل به تكلیف در شدیدترین حالاتِ تنهایی و بییاوری، رها نكردن هدف حتّی با كمبود نفرات و شهادت یاران، همه و همه از ثمرات الگوگیری از عاشورا بود.
امام امّت، در اسوه بودن عاشورا برای نهضت پانزده خرداد میفرماید: « ملّت عظیمالشأن، در سالروز شوم این فاجعة انفجارآمیزی كه مصادف با پانزده خرداد 42 بود، با الهام از عاشورا آن قیام كوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع میشد. واقعة عظیم عاشورا از 61 هجری تا خرداد 42 و از آن تا قیام عالمی بقیة الله اروحنا لمقدمه الفداء در هر مقطع انقلابساز است. » سزاوار است كه نهضت عاشورا از ابعاد مختلف، مورد بازنگری دقیق قرار گیرد و شیوههای مبارزه، خطوط اصلی تبلیغ، عوامل ماندگاری یك حركت انقلابی و ثمربخشی آن در طول سالیان متمادی، و درسهایی كه برای به حركت درآوردن ملّتهای خفته و خمود در آن نهفته است، تبیین گردد و عاشورا به یك «مكتب» و «دانشگاه» تبدیل گردد.
نظرات شما عزیزان: